کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

بدون شرح!(!)

 تفریح بزرگ هفته؛ ثبت نام در انتخابات

اخراجی ها یا کابینتی برای حل مشکلات جهان 

این هفته به سیاق ستون «بدون شرح» روزنامه فقید شرق، فقط به نقل برخی اقوال شگفت آور ثبت نام کنندگان انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری از چهارشنبه گذشته تا دیروز می پردازم تا در نهایت به بدیهی بودن یک اتفاق اجتماعی/ سینمایی مهم در یکی دو ماه اخیر برسیم. نقل قول ها را دقیق بخوانید. بیش از حد تصور، مفرح است.

- یکی از ثبت نام کنندگان؛ اگر رئیس جمهور شوم، با اوباما مذاکره می کنم ولی هیچ وقت با او دست نمی دهم.

- یکی دیگر که خود را دارای «دکترای پزشکی» معرفی می کند؛ در قالب ائتلاف بزرگی که با احمدی نژاد تشکیل داده ایم، هر وزارتخانه و حتی جایگاه رئیس جمهوری را با دو نفر اداره می کنیم.

- یکی دیگر که از گیلان آمده و کارش تجارت چوب است، در جواب خبرنگاری که می پرسد در استان گیلان چقدر شناخته شده هستید؛ 50 درصد شناخته شده ام. هدفم از ثبت نام، بهتر برگزار شدن انتخابات است.

- فردی که از آذربایجان شرقی برای ثبت نام آمده؛ آمده ام تا کاندیدا بشوم، چون همه تبریزی ها برنامه اقتصادی دارند.

- دیگری که از او پرسیدند غیر از خودتان، طرفدار کدام کاندیدا هستید؛ طرفدار خدا، بیکاران و جوانان.

- کسی که در مقابل دوربین یک عکاس ژست گرفته بود، رو به همان عکاس؛ وقتی رئیس جمهور شدم، تو را عکاس اختصاصی خودم می کنم.

- مردی که ادعا می کرد برای چهارمین بار به فرمان وحی خداوند برای ثبت نام آمده؛ اگر صلاحیت مرا تایید نکنند، خدا از آنها انتقام خواهد گرفت و چه بسا دوباره زلزله بیاید/ من می خواهم با خواب هایی که می بینم مملکت را اداره کنم. اگر خدا در خواب به من امر کند، پدر امریکا و اسرائیل را درمی آورم.

- یکی دیگر که می گفت فقط برای ثبت نام آمده و نمی خواهد رئیس جمهور شود؛ حدود 10 روز دیگر به نفع احمدی نژاد کنار خواهم رفت. من مدافع او نیستم ولی در این دوره مظلومیت احمدی نژاد نمایان شده.

- دیگری که تاکید می کند مهم ترین برنامه اش تخصص گرایی است؛ ریاست جمهوری رشته تخصصی من است و تا حالا کسی نیامده که مدیریت در این رشته را بلد باشد.

- یکی از ثبت نام کننده ها در پاسخ به سوال «چه کسی شما را می شناسد که برای کاندیدا شدن آمده اید،می گوید؛ خدا مرا می شناسد و برای رای آوردن همین کافی است./ آمده ام تا کابینتی (منظورش طبعاً «کابینه یی » است) بزنم که همه مشکلات جهان را حل کند.

- پیرمردی که مشتری ثابت ثبت نام در دوره های اخیر است؛ جنگ ایران و عراق را من خواباندم. راه مکه را من باز کردم/ رئیس جمهور که شدم، طلا و نقره را 50 درصد ارزان می کنم/ تنها رقیبم هاشمی رفسنجانی است/ و بالاخره؛ با توجه به حرکت هایی که آقای احمدی نژاد انجام داد، الان هم در سیاست داخلی و هم خارجی رئیس هستیم.

- فردی که آشکارا تحت تاثیر تلویزیون های به اصطلاح اپوزیسیون لس آنجلسی بود؛ برای اعتراض به اینجا آمده ام. تا زمانی که اعلامیه حقوق بشر در کشور ما حکمفرما نشود و پنج میلیون ایرانی مقیم خارج به کشور برنگردند، خیلی از حرف ها رویاست.

- جوانی که می گفت کار تعمیرات و کشاورزی کرده و پنجمین بار است در انتخابات ثبت نام می کند؛ در آینده به نفع آقای احمدی نژاد فعالیت می کنم. وقتی از او درباره کابینه احتمالی اش سوال شد، گفت؛ با توجه به اینکه من کار ملی انجام داده ام، این را بگذارید برای آینده،

- یک نفر می گوید احمدی نژاد را معاون اول خود خواهد کرد و دیگری قول می دهد از او در جمع هیات دولت به عنوان وزیر بهره ببرد.

- یک ثبت نام کننده مسن؛ حزب من حزب عشق است و کلیات سخن خود را در سازمان ملل خواهم گفت. ایده گفت وگوی تمدن ها از من بود و من آن را به اسم هنر و تکنولوژی در قالب یک اختراع، به ثبت رساندم/ «یوسف و زلیخا» را به سبک امروزی در 3460 صفحه نوشتم و به سیمافیلم دادم و بعد از چند ماه دیگر، دیدم به دست کسی افتاد.

در انتهای این همه تفریح و لذت که تقدیم تان شد، فقط دو سوال دارم.

1- برخی ادعاها و گفته ها و شعارها، آشنا به نظر نمی رسد؟ قبلاً مشابه آنها را از زبان کسانی در جایگاهی بس فراتر از این ثبت نام کنندگان طفلکی نشنیده اید؟

2- با این اوصاف، آیا واقعاً تعجبی دارد که «اخراجی ها 2» تا این حد به موفقیت مردمی دست می یابد؟ آن ذهن و این سلیقه با هم همخوانی ندارند؟ 

اعتماد۲۰/۲/۸۸

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد