کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

کار، انگیزه، ﭘیشرفت

علمی، فرهنگی، هنری....

اسب‌های تروجان عامل اصلی آلودگی رایانه‌ها بودند

براساس گزارش شرکت امنیتی پاندا، تروجان ها عامل ۸۳/۲۵ درصد از آلودگی رایانه ها در سال ۲۰۰۷ بوده و ۴۰/۷۷ درصد از نرم افزار مخرب جدید ظهور یافته در سال ۲۰۰۷ را تشکیل دادند. به گزارش ایسنا، شرکت امنیتی پاندا با ورود به سال ۲۰۰۸ شماری از مشاهدات جالب توجه خود را منتشر کرد. بر اساس آمار ثبت شده در سال ،۲۰۰۶ تروجان ها فقط ۵۰ درصد از نرم افزارهای مخرب جدید را که در یک سال کشف شده بودند، تشکیل می دادند و ظهور تروجان های جدید هر ۶ ماه پنج برابر افزایش یافته است به طوری که در ماه دسامبر تروجان ها ۹۲/۲۵ درصد از آلودگی های کشف شده توسط اسکنر آنلاین پاندا را تشکیل می دادند. به گفته مدیر فنی آزمایشگاه های پاندا، تروجان ها به سرعت به بخش کلیدی جرایم سایبر تبدیل می شوند زیرا برای بهره برداری از آلودگی های مالی که اکنون انگیزه اصلی مجرمان در اینترنت است، ایده آل محسوب می شوند.
براساس آمار این شرکت، نرم افزار مخرب Adware پس از تروجان ها، عامل ۹۳/۲۵ درصد از آلودگی ها در سال گذشته میلادی بوده است و ۲۰/۱۱ درصد از نرم افزارهای جدید ظاهر شده در سال ۲۰۰۷ نیز Adware بودند. پس از تروجان ها و adwareها، این ورم ها بودند که با اختصاص ۹۹/۷ درصد از آلودگی ها در سال ۲۰۰۷ و اختصاص ۲۱/۹ درصد از نرم افزارهای مخرب جدید ظهور کرده در این سال در رتبه سوم قرار گرفتند. ورم ها با این آمار در مقایسه با سال ۲۰۰۶ که ۲۱/۲۳ درصد از نرم افزارهای مخرب جدید شمرده شده بودند، بزرگ ترین کاهشی را که یک نوع نرم افزار مخرب می تواند داشته باشند، تجربه کردند. بر اساس این گزارش با توجه به خانواده های اصلی کدهای مخرب در سال ،۲۰۰۷ خانواده تروجان اصلی ترین نرم افزار مخربی بودند که برای دانلود نرم افزار مخرب به رایانه ها مورد استفاده قرار گرفتند. به ویژه یک تروجان از خانواده Downloader.MDW در صدر فهرست فعال ترین نرم افزارهای مخرب در نیمه دوم سال ۲۰۰۷ بودند. تروجان Hupigon که برای امکان کنترل از راه دور رایانه های آلوده طراحی شده بود، تروجان های Nabload، Banker و Banbra banker از دیگر خانواده های نرم افزار مخرب بارز در سال ۲۰۰۷ بودند. براساس گزارش پاندا، مکزیک در ماه ژوئیه، بالاترین آمار آلودگی به نرم افزارهای مخرب فعال را داشته و پس از آن تایوان و فرانسه قرار داشتند.
/www.aftab.ir

لامپ‌های کم مصرف موجب بروز میگرن می‌شوند

شماری از مبارزان علیه سردرد میگرن در انگلستان می‌گویند، لامپ‌های کم مصرف می‌توانند موجب بروز سردردهای میگرنی شوند.
به گزارش پایگاه اینترنتی بی.بی.سی، "انجمن اقدام علیه میگرن" اعلام می‌کند که اعضای این انجمن به آنها گزارش داده‌اند که استفاده از لامپ‌های فلوروسنت موجب بروز حملات میگرنی آنها شده است.
قرار است دولت انگلیس در تلاش برای کاهش انتشار دی‌اکسید کربن ظرف چهار سال آینده، از فروش لامپ‌های معمولی در چهار سال آینده جلوگیری کند.
پیش از این، موسسات خیریه بیماری صرع در انگلیس ابراز نگرانی کرده بودند که ممکن است خطر حمله صرع، در صورت قرار گرفتن بیماران در معرض تابش نور لامپ‌های کم مصرف افزایش یابد.
"کارن منینگ" سخنگوی انجمن اقدام علیه میگرن گفت، از دولت می‌خواهیم که از ممنوعیت کامل فروش لامپ‌های معمولی خودداری کند و امکان دهد که گروهی بتوانند لامپ‌های معمولی را همچنان خریداری کنند.
برخی لامپ‌ها از فناوری مشابه نورهای نوار فلورسنت استفاده می‌کنند و برخی از مردم شکایت کرده‌اند که سردرد آنها می‌تواند ناشی از "سو سو زدن" نور این لامپ‌ها باشد.
لامپ‌های کم مصرف تقریبا یک چهارم انرژی لامپ‌های معمولی را مصرف می‌کنند و در ماه سپتامبر "هیلاری بن" وزیر محیط زیست انگلیس گفت که بر اساس یک توافق بعمل آمده با فروشندگان لوازم الکتریکی، تا دسامبر سال ‪ ۲۰۱۱‬از فروش لامپ‌های معمولی در مغازه‌ها جلوگیری خواهد شد.
با این وجود منینگ گفت که این اقدام می‌تواند برای برخی از مبتلایان به میگرن مضر باشد.
وی گفت، بیش از شش میلیون نفر در انگلیس به نوعی حمله میگرن مبتلا هستند.
وی افزود: این لامپ‌ها باعث شده است که میگرن برخی از اعضای انجمن ما تشدید شود که می‌تواند یا به دلیل سوسو زدن نور این لامپ‌ها و یا نور کم آنها باشد که باعث خستگی چشم می‌شوند.
با این وجود انجمن محصولات روشنایی که نماینده سازندگان لامپ است اعلام کرده‌است که نوع پیشرفته و جدید لامپ‌های کم مصرف فاقد مشکل سو سو زدن نور است.
www.aftab.ir

عامل انقراض دایناسورهای عظیم الجثه، حشرات کوچک بوده‌اند؟

نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که نسل دایناسورها احتمالا در اثر گزیدگی با نیش حشرات حامل بیماری طی یک دوره طولانی از روی کره زمین منقرض شده است.
براساس این فرضیه، افزایش و تکامل حشرات به ویژه گونه‌هایی که انتقال دهنده‌ بیماری‌ها بوده‌اند، نقش مهمی در ریشه کنی نسل دایناسورهای غول پیکر از روی زمین داشته است.
دانشمندان می‌گویند: ما در بزاق یک حشره نیش دار میکروب بیماری زایی را شناسایی کرده‌ایم که می‌تواند باعث بروز بیماری لیشمانیا شود که هنوز هم بیماری خطرناکی محسوب می‌شود.
این بیماری می‌تواند هم خزندگان و هم انسان‌ها را مبتلا کند.
در یک حشره دیگر نیز میکروارگانیسم‌هایی را شناسایی کردیم که عامل بروز نوعی خاص از مالاریا هستند که پرندگان و مارمولک‌های امروزی را آلوده می‌کنند.
آنها می‌افزایند: از سوی دیگر در فضولات دایناسورها میکروب‌هایی را یافت کردیم که عامل بروز اسهال خونی و سایر بیماری‌ها و اختلالات شکمی هستند.
دانشمندان دانشگاه ایالتی اورگون در ادامه اظهار می‌کنند: این واقعیت‌ها دانشمندان را به سوی این بحث کشاند که حشرات می توانسته‌اند زمینه‌ای مؤثر و آرام برای کاهش جمعیت دایناسورها و در نهایت انقراض آنها فراهم کنند.
به علاوه حشرات می‌توانند باعث بیماری و تخریب گیاهان و سبزیجاتی شوند که منبع تغذیه‌یی دایناسورها بوده‌اند.
www.aftab.ir

هرکسی خود خطر سرطان را تعیین می‌کند

 
 
سرطان مقوله ترسناکی است که سال‌هاست فکر دانشمندان را به‌خود مشغول ساخته است.

 یکی از مهم‌ترین سؤالات در مورد این بیماری چگونگی آغاز سرطان و عوامل تأثیرگذار در بروز آن است. در واقع یکی از مشکلات بزرگ بر سر راه پیشگیری و درمان سرطان چندعاملی بودن این بیماری است. در واقع مجموعه‌ای از عوامل گوناگون و تاحدودی بی‌ربط به هم، باعث بروز سرطان می‌شوند که شیوه زندگی هم جزئی از آنهاست.

محققان در کنفرانس پیشگیری از سرطان در انجمن تحقیقات سرطان آمریکا اعلام کردند در حالی‌که ژنتیک و عوامل محیطی می‌توانند در ریسک ابتلا به سرطان مؤثر باشند روش زندگی که هر فرد به‌طور روزانه بر اساس آن عمل می‌کند هم در این ریسک دخیل هستند؛ عواملی نظیر رژیم غذایی، ورزش و سیگار.

بر اساس مطالعه محققان دانشکده پزشکی تگزاس در مرکز سرطان اندرسون، افرادی که سیگار را ترک کرده‌اند می‌توانند با مصرف مقدار زیادی سبزیجات (4 وعده یا بیشتر سالاد یا معادل آن در هفته) خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهند. محققان همچنین دریافتند افرادی که قبلا سیگار می‌کشیدند درصورت ورزش کردن و انجام فعالیت‌هایی مثل باغبانی، در مقایسه با افراد سابقا سیگاری که چنین فعالیت‌هایی ندارند، 45 درصد کمتر درمعرض خطر ابتلا به سرطان ریه هستند.

 تیم محققان دانشگاه تگزاس همچنین اعلام کردند سیگاری‌هایی که در هفته 3وعده یا کمتر سالاد می‌خورند، در مقایسه با افراد سیگاری که 4 وعده یا بیشتر سالاد می‌خورند 2 برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان ریه قرار دارند. همچنین سیگاری‌هایی که ورزش می‌کنند 33 درصد کمتر از سیگاری‌های غیرورزشکار به سرطان ریه مبتلا می‌شوند.

 خانم میشل فورمن، پروفسور اپیدمیولوژی دانشگاه تگزاس در کنفرانس پیشگیری از سرطان می‌گوید: «گرچه این مطالعه یک بررسی ابتدایی به‌شمار می‌رود اما سرنخ‌های فراوانی در زمینه اینکه هرکس (چه سیگاری و چه غیرسیگاری) چطور می‌تواند خطر ابتلای خود به سرطان را کاهش دهد، وجود دارد.

 او می‌افزاید: اگر شما نگران ابتلا به سرطان ریه هستید این مطالعه نشان داده که شما با داشتن یک رژیم غذایی سالم و فعالیت‌های فیزیکی می‌توانید خطر ابتلا به این سرطان را کاهش دهید.

نتایج مطالعه دیگری در همین زمینه پیشنهاد می‌کند که مردها بیش از زن‌ها در معرض خطر ابتلا و پیشرفت سرطان هستند و این به خاطر تفاوت‌های جنسی در سطح مواد آنتی اکسیدان در بدن و توانایی ترمیم آسیب دیدگی‌های DNA است.

 دانشمندان دانشگاه ایالتی اوهایو دریافتند که درجه یکسانی از آسیب ایجاد شده به واسطه اشعه ماورای بنفش(UV) صدمه شدیدتری در پوست موش‌های نر در مقایسه با موش‌های ماده ایجاد می‌کند؛ در نتیجه موش‌های نر بیشتر دچار سرطان سلول های سنگفرشی پوست می‌شوند و تومور بسیار سریع تر و تهاجمی‌تر از ( همان نوع تومور) در موش های ماده در پوست موش های نر گسترش می‌یابد.

 محققان مطالعه معتقدند یافته‌های فوق شاید برای توضیح این مطلب مفید باشند که چرا مردان 3 برابر بیشتر از زنان دچار سرطان سلول‌های سنگفرشی پوست (اسکواموس سل کارسینوما) می‌شوند یا اینکه چرا مردان در مجموع بیشتر از زنان مستعد ابتلا به سرطان هستند.

دکتر کاتلین تابر، محقق و عضو هیأت علمی بخش آسیب شناسی OSU در کنفرانس پیشگیری از سرطان می‌گوید: مردان بیشتر از زنان دچار سرطان پوست می‌شوند و از گذشته به‌نظر می‌رسید که این تفاوت به خاطر نحوه زندگی است چراکه مردان مدت زمان بیشتری را درخارج از خانه می‌گذرانند و در عین حال تمایل کمتری برای استفاده از محافظ در برابر آفتاب دارند.

 او اضافه می‌کند: بر اساس این یافته‌ها ما پیشنهاد می‌کنیم که این مسئله می‌تواند یک فاکتور مؤثر باشد و شاید حتی دلیل اصلی تفاوت ابتلا ی زنان و مردان در همین نکته نهفته است ، بنابراین با کنترل عواملی از این دست می‌توان خطر صدمه با اشعه ماورای بنفش را به حداقل ممکن کاهش داد.

دکتر تابر می‌افزاید: بر اساس اطلاعاتی که ما جمع آوری کردیم پایین بودن سطح آ نتی اکسیدان در بدن مردان می‌تواند به‌عنوان یک فرضیه منطقی مطرح شود چراکه ظرفیت مکانیسم ترمیم یا حذف DNA معیوب در مردان پایین‌تر از زنان است.

 سومین مطالعه مطرح شده در کنفرانس پیشگیری از سرطان نشان می‌دهد سیاهپوستان آمریکایی برای ترک سیگار با مشکل بیشتری روبه‌رو هستند. دلیل این مسئله پایین بودن سطح آنزیمی به نام گلوکورونیداز در خون سیاهپوستان در مقایسه با سفیدپوستان است.

این آنزیم وظیفه متابولیزه کردن نیکوتین و محصولات جانبی آن‌را برعهده دارد. این یعنی سیاهپوستان هنگام سیگارکشیدن سطح بالاتری از نیکوتین در خون خود دارند که ترک سیگار را برای آنها دشوارتر می‌سازد، چراکه وابستگی بدنی آنها به سیگار شدیدتر است.

دکتر یانتی زینگلربرگ، زیست شناس مولکولی و عضو هیأت علمی دانشگاه مینه سوتا در این باره می‌گوید: سیگاری‌ها دفعات سیگار کشیدن خود را با سطح نیکوتین خونشان تنظیم می‌کنند، به عبارت دیگر آنها سیگار می‌کشند تا سطح نیکوتین خون خود را در حد مشخصی حفظ کنند که این سطح با توجه به متابولیسم نیکوتین تعیین می‌شود.

همشهری۵/۱۰

 HealthDay.com

بهترین دانشگاه‌های تکنولوژی در جهان


کارخانه‌های انسانی

فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات امروز به شکل ویژه‌ای وابسته به دانش و مراکز علمی و پژوهشی است. بی‌سبب نیست که امروزه بزرگ‌ترین شرکت‌های بزرگ در حوزه ICT رابطه نزدیکی با مراکز دانشگاهی برقرار کرده‌اند.


رابطه میان دانشگاه و صنعت امروزه از مهم‌ترین و با پشتوانه‌ترین ارتباطات حوزه تکنولوژی به حساب می‌آید؛ به طوری که دانشگاه‌ها از حمایت‌های مالی و تحقیقاتی شرکت‌های بزرگ بهره می‌گیرند و در مقابل با تربیت نیروی انسانی متبحر و حرکت در مسیر آینده تکنولوژی، عملا به رشد بازار و وسعت علمی آن کمک می‌کنند. دانشگاه‌های بزرگ تکنولوژی امروزه بهترین راه ورود به بزرگ‌ترین شرکت‌های کامپیوتری و اینترنتی است و اعتبار آنها و درجه آنها در جذب نیرو بسیار مهم است.
میزان نفوذ برخی از دانشگاه‌ها در شرکت‌های فعال در عرصه فن‌آوری اطلاعات به حدی است که دانشجو بودن در آنها یک شاخص مهم برای جذب در این شرکت‌ها به شمار می‌آید. برای آشنایی با بهترین دانشگاه‌های تکنولوژی جهان که بخش عمده آنان در زمره برترین دانشگاه‌های جهان هستند، لیستی از ده دانشگاه برتر به همراه جدول پنجاه دانشگاه برتر این حوزه را در نظر گرفته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.


موسسه تکنولوژی ماساچوست: بزرگ‌ترین و برترین دانشگاه دنیا در زمینه تکنولوژی و علوم مربوط به آن در حقیقت یک دانشگاه کاملا خصوصی است. این دانشگاه برپایه فرآیند تحقیقاتی- آموزشی و در شهر کمبریج بنا گذاشته شده است.
MIT شامل پنج مدرسه و یک دانشکده با 32 دپارتمان است که بیشتر در زمینه دانش و تحقیقات تکنولوژی فعالیت می‌کنند.
این دانشگاه به دنبال رشد فرآیند صنعتی شدن در آمریکا و در سال 1861 توسط ویلیام بارتن روگرز (William Barton Rogers) تاسیس شد.
MIT اما بالاخره در سال 1865 و با شعار «یادگیری به وسیله انجام دادن» افتتاح شد. در حال حاضر اما این دانشگاه با مدیریت سوزان هاکفیلد (Susan Hackfield) و با شعار «ذهن و دست» اداره می‌شود. درآمد سالانه MIT که بخشی از آن از طریق موسسات خیریه تامین می‌شود، تا پایان سال 2006 به حدود 98/9میلیارد دلار رسید. در حال حاضر تعداد فارغ‌التحصیلان و دانشجویان این دانشگاه به ترتیب برابر 6126 و 4127نفر است.
بوز آدرین (Buzz Aldrin) یکی از اولین فضانوردان سفینه Apollo 11، کوفی عنان (Kofi Annan)، رییس سابق سازمان ملل متحد و بن برنانک (Ben Bernanke)، رییس بانک مرکزی آمریکا از مشهورترین فارغ‌التحصیلان دانشگاه MIT به حساب می‌آیند.


دانشگاه کالیفرنیا در برکلی: این دانشگاه بزرگ‌ترین دانشگاه تحقیقاتی در کالیفرنیا به حساب می‌آید. این دانشگاه معمولا با نام برکلی شناخته می‌شود و در واقع قدیمی‌ترین قسمت از مجموعه بزرگ دانشگاه کالیفرنیا محسوب می‌شود.
این دانشگاه در ماه مارس سال 1868 افتتاح شد تا در رشته‌های کشاورزی، معدن، مکانیک و تکنولوژی دانشجو بپذیرد.
دانشگاه برکلی دارای دو آزمایشگاه مجهز برای اسلحه‌های هسته‌ای است. شهرت این دانشگاه در زمینه تکنولوژی به تحقیقات گسترده آن درباره کاربرد لیزر در محصولات مختلف مربوط می‌شود.
درآمد سالانه این دانشگاه تا پایان ماه آگوست سال 2007 برابر 5/3میلیارد دلار بوده و تعداد فارغ‌التحصیلان و دانشجویان آن به ترتیب به 10076 و 23482 نفر می‌رسد.
شعار این دانشگاه در‌حال‌حاضر «بگذارید آنجا روشن باشیم» است.


موسسه تکنولوژی هند: این موسسه که با نام IIT شناخته می‌شود، در حقیقت یکی از هفت موسسه برتر هندوستان در زمینه تکنولوژی و مهندسی است. این موسسات با هدف گسترش مهارت‌های تکنولوژیکی برای حمایت از فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی این کشور تاسیس شده و فعالیت می‌کنند.
این هفت موسسه درست بعد از استقلال هندوستان در سال 1947 تاسیس و راه‌اندازی شدند.
موفقیت IIT به ایجاد موسسات مختلف در زمینه تکنولوژی، فن‌آوری اطلاعات و مدیریت مربوط می‌شود.
موسسه تکنولوژی هند در حال حاضر دارای 15500نفر فارغ‌التحصیل و 12000نفر دانشجو است.


دانشگاه استنفورد: این دانشگاه با نام کامل Leland Stanford Junior Vniversity، در حقیقت یک دانشگاه خصوصی است. دانشگاه استنفورد در 37مایلی جنوب شرقی شهر سان‌فرانسیسکو واقع شده و نزدیک به دره معروف به تکنولوژی یا Silicon Valley است. این دانشگاه در سال 1891 افتتاح شده و در حال حاضر دارای 6689نفر دانشجو و 8201نفر فارغ‌التحصیل است. درآمد سالانه این دانشگاه تا پایان سال 2006 به 2/17میلیارد دلار رسیده است. دانشگاه استنفورد این روزها با شعار «نسیم آزادی می‌وزد» و با مدیریت جان‌ال‌هنسی (John L.Hennessy) اداره می‌شود.


دانشکده امپریال لندن: این دانشکده در ماه جولای سال 1907 با تمرکز بر رشته‌های علوم، مهندسی و پزشکی تاسیس شد و در سال‌های بعد رشته‌های علوم انسانی و تجارت هم به آنها اضافه شد. این دانشگاه در ماه جولای گذشته و در یکصدمین سال تاسیس خود از دانشگاه بزرگ لندن جدا و مستقل شد. این دانشکده که در لندن واقع شده دارای 8095 دانشجو و 4570 فارغ‌التحصیل است. دانشکده امپریال با شعار «دانش مجلل بوده و محافظ امپراطوری است»، درآمد سالانه‌ای برابر 47میلیون یورو تا پایان سال 2006 دارد.


دانشگاه کمبریج: ششمین دانشگاه برتر تکنولوژی دنیا در واقع دومین دانشگاه قدیمی انگلیسی زبان دنیا بعد از آکسفورد است.
این دانشگاه که یکی از بهترین و مهم‌ترین دانشگاه‌های جهان به حساب می‌آید، در سال 1209 تاسیس و افتتاح شد. دانشگاه کمبریج یک دانشگاه عمومی است که معمولا با دانشگاه آکسفورد مقایسه می‌شود. تعداد دانشجویان این دانشگاه 16295 نفر بوده و تعداد فارغ‌التحصیلان آن به 9170نفر می‌رسد. این دانشگاه درآمدی برابر 1/4میلیارد دلار تا پایان سال 2006 دارد. شعار این دانشگاه «ما از این مکان روشن فکری و دانشی ارزشمند به دست می‌آوریم.» است.


موسسه تکنولوژی کالیفرنیا: این موسسه در حقیقت دانشگاه خصوصی آموزشی- تحقیقاتی است که در منطقه Pasadena واقع شده است.
این دانشگاه که با نام Caltech شناخته می‌شود، در زمینه علوم طبیعی و مهندسی فعالیت می‌کند تا آنجا که به یکی از بزرگ‌‌ترین آزمایشگاه‌های NASA تبدیل شده است. این دانشگاه در واقع یک مدرسه کوچک است که در حال حاضر 864دانشجو و 1222 فارغ‌التحصیل دارد. این دانشگاه در سال 1891 توسط آموس جی‌تروپ (Amos G.Troop) یک تاجر و سیاستمدار آمریکایی تاسیس و راه‌اندازی شد. درآمد سالانه این دانشگاه تا پایان سال 2006 برابر 6/1میلیارد دلار بوده است.شعار این دانشگاه «حقیقت باید تو را آزاد کند» است.


دانشگاه توکیو: هشتمین دانشگاه بزرگ تکنولوژی دنیا در واقع بزرگ‌ترین دانشگاه تحقیقاتی ژاپن است. این دانشگاه به عنوان یک دانشگاه عمومی در سال 1877 تاسیس شد. این دانشگاه که در حال حاضر توسط «هیروشی کومیاما» مدیریت می‌شود، دارای 3هزار دانشجو است که حدود 2100نفر آنها خارجی هستند. تعداد فارغ‌التحصیلان این دانشگاه در حال حاضر برابر 13600 نفر است. این دانشگاه که در روزهای اول تاسیس فعالیت خود را روی رشته‌های پزشکی و آموزه‌های غربی متمرکز کرده بود، این روزها در زمینه دانش و تکنولوژی به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کرده است.


دانشگاه ملی سنگاپور: این دانشگاه قدیمی‌ترین دانشگاه سنگاپور است که در جنوب شرقی این کشور واقع شده است.
دانشگاه ملی سنگاپور در سال 1905 تاسیس شده و در حال حاضر تعداد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان آن به ترتیب به 23469 نفر و 9075 نفر می‌رسد. درآمد سالانه این دانشگاه که بخشی از آن توسط مراکز خیریه تامین می‌شود، تا پایان سال 2006 برابر 978میلیون دلار بوده است «به سمت یک دانش بزرگ جهانی»، شعار این دانشگاه است.


دانشگاه پکن: این دانشگاه یکی از بزرگترین دانشگاه‌های پکن است که در سال 1960 تاسیس و راه‌اندازی شده و فعالیت‌های این دانشگاه به طور عمده در زمینه تکنولوژی متمرکز شده است. با این حال دانشگاه پکن تحقیقات گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف علوم، مهندسی، اقتصاد، مدیریت، هند و حقوق دارد. این دانشگاه در جنوب شرقی شهر پکن واقع شده و بیش از 16000 دانشجو دارد که حدود 12000 نفر آنها خارجی هستند.

دنیای اقتصاد۵/۱۰

آشنایی با گستره کاربرد روبات های پرنده

جاسوسی اولین ماموریت آنها است


به زودی نه تنها در عرصه نظامی بلکه در عملیات های امداد و کمک رسانی به مردم نیز از حشرات کوچک روباتیک که (Micro Air Vehicle) MAV نامیده می شوند، استفاده خواهد شد.

وزارت دفاع ایالات متحده تاکنون بیش از سی میلیون دلار برای طراحی و ساخت این روبات های کوچک هزینه کرده است. از آنجا که استفاده از این روبات های کوچک، بهترین راه حفاظت نیروها از خطرات موجود در عملیات های شناسایی است، سازمان پروژه های تحقیقات دفاع پیشرفته ایالات متحده (DARPA) از چندین گروه تحقیقاتی برای ساخت روبات هایی که طول، عرض و ارتفاع شان کمتر از 20 سانتی متر باشد، حمایت مالی به عمل آورده است.

در واقع این روبات های پرنده، کوچک ترین هواپیماهای بدون سرنشین هستند که تاکنون ساخته شده اند.

این روبات های کوچک پرنده به تقلید از حرکات پرواز و نحوه بال زدن برخی از حشرات (از جمله سنجاقک، زنبورعسل و مگس) طراحی شده اند. به طور مثال پرواز مگس نکات بسیار زیادی از علم هوانوردی را به بشر یاد می دهد که بسیاری از آنها را نمی توان با بررسی بال های ثابت هواپیماها یاد گرفت زیرا اصول و قواعد پرواز حشرات و حرکت بال های آنها، از اصول و قواعد موجود برای پرواز با بال های ثابت هواپیما متفاوت است.

«مایکل دکینسون» استاد زیست شناسی دانشگاه برکلی کالیفرنیا در این زمینه می گوید؛«می توان به سادگی ثابت کرد که زنبورعسل هرگز پرواز نمی کند چرا که اگر تئوری بال های ثابت را در مورد بال های حشرات هم به کار بریم می توان محاسبه کرد که پرواز این حشرات غیرممکن است، بنابراین به طور حتم باید از تئوری دیگری درباره اثبات چگونگی پرواز این حشرات استفاده کرد.» پروفسور دکینسون یکی از اعضای گروه مربوط به برنامه MFI یا حشرات پرنده میکرومکانیکی است. وظیفه دکینسون و همکارانش در این پروژه، ساخت روبات های کوچک پرنده یی است که از اصول پرواز حشرات در طراحی آنها استفاده شده است.

این پروژه با همکاری سازمان طرح های تحقیقاتی دفاع پیشرفته در حال انجام است.

حشره روباتیکی که اعضای برنامه تحقیقاتی MFI (پرنده میکرومکانیکی) آن را طراحی کرده اند و به زودی ساخت آن به اتمام می رسد، تنها 15 تا 25 میلی متر عرض خواهد داشت که حتی از اندازه های مورد نظر سازمان برنامه های تحقیقاتی هم کوچک تر است و در آن از بال های ثابت استفاده نشده است.

شاید جالب باشد که بدانید هواپیما نیروی لازم برای بلند شدن از زمین را به دلیل وجود جریان هوای سریع تر در بالای بال ها نسبت به قسمت پایینی آنها تولید می کند. این سیستم در هواپیماها به «آیرودینامیک دائمی» معروف است. ولی بدون شک هیچ زنبور یا سنجاقکی از چنین سیستمی برای پرواز استفاده نمی کند زیرا بال های آنها همواره در حرکت است. به گفته «جان وانگ» فیزیکدان کالج مهندسی کورنل امریکا، برعکس پرواز هواپیماهای با بال ثابت، حشرات در میان انبوهی از حلقه های جریان هوا که با حرکت دادن بال هایشان تولید کرده اند، پرواز می کنند. جریان هوای موجود در این حلقه ها در جهت مخالف جریان هوای اصلی حرکت می کند و در اصل همین حلقه های جریان هوا هستند که به حشرات قدرت پرواز می دهند. دکینسون همچنین معتقد است که درک مکانیسم پرواز حشرات و بهره گیری از آن در ساخت حشرات روباتیک بسیار مفید بوده است.

در حال حاضر دو پروژه بزرگ «روبات های پرنده» تحت حمایت مالی آژانس تحقیقات دفاع پیشرفته در حال انجام است و مراحل پایانی ساخت را می گذراند. یکی از این پروژه ها برنامه گروه پروفسور دکینسون است و طرح دیگر را پروفسور «رابرت میشلسن» هدایت می کند. یعنی دقیقاً زمانی که دکینسون در حال ساخت حشرات میکرومکانیکی در دانشگاه کالیفرنیا بود، رابرت میشلسن هم در مجتمع فناوری «جورجیا» مشغول فعالیت روی پروژه انتومپتر بود.

در اواسط سال 2000 میلادی اداره ثبت اختراعات فنی ایالات متحده (IEEE) روبات الکترومکانیکی چندمنظوره رابرت میشلسن را با نام «انتومپتر» و به نام موسسه فنی جورجیا به ثبت رساند. این روبات پرنده به منظور فعالیت در محیط های نظامی و همچنین کمک رسانی و با الهام از نوع باز و بسته کردن بال پرندگان طراحی شده بود. روبات الکترومکانیکی انتومپتر از یک واکنش شیمیایی نیرو می گیرد. به این شکل که یک سوخت در داخل بدنه آن ریخته شده و به وسیله آن یک واکنش شیمیایی رخ داده و گازی آزاد می شود.

فشار حاصل از این گاز به پیستون داخل بدنه که به بال ها متصل است نیرو وارد کرده و باعث به حرکت درآمدن بال ها می شود. ضمن اینکه قسمتی از گاز هم از راه دریچه موجود در بال ها خارج می شود. در حال حاضر این روبات پرنده با توجه به تغییراتی که در آن ایجاد شده کمتر از 20 سانتی متر پهنای بال دارد. در وسیله یی با این ابعاد هر قسمت باید وظیفه خاصی انجام دهد. به طور نمونه یک آنتن رادیویی که به این وسیله وصل است در عین حال که عامل ایجاد تعادل در هنگام پرواز آن است، کار مخابراتی و دریافت پیام را هم انجام می دهد یا پاهای این روبات که علاوه بر تعادل، وسیله یی برای ذخیره سوخت هم هست.

سازمان تحقیقات دفاع پیشرفته تاکنون بیش از سی میلیون دلار برای ساخت حشرات روباتی، سرمایه گذاری کرده است. محققان برای ساخت این روبات ها آزمایش های بسیاری برای شناخت نوع پرواز حشرات انجام دادند. به طور مثال حسگرهایی برای اندازه گیری نیروی بال ها به آنها متصل شده است. محرک فیزوالکتریک که باعث به حرکت درآوردن بال ها خواهد شد، با انرژی خورشید فعال می شود. این روبات های پرنده اکنون مراحل پایانی آزمایش های خود را طی می کنند و توانسته اند بیش از 90 درصد از نیرویی را که برای پرواز نیاز دارند به وسیله عملکرد بال های خود به دست آورند.

گام بعدی در کامل تر ساختن این روبات اضافه کردن بخش کنترل پرواز و ارتباط برای کنترل از راه دور آن بود. بدون شک با توجه به حمایت هایی که سازمان تحقیقات دفاع پیشرفته از این طرح به عمل آورده است، اولین استفاده از این روبات ها در عملیات های جاسوسی خواهد بود. از این حشرات روباتی می توان در ماموریت های شناسایی استفاده کرد که به وسیله سربازان کنترل می شوند. از این روبات ها فقط برای تصویربرداری از تحرکات نیروهای دشمن استفاده نمی شود بلکه می توان روی تانک، نفربر یا هر وسیله نظامی دیگری یک برچسب الکترونیکی نصب کرد تا نیروهای خودی به راحتی آنها را هدف بگیرند.

پیشرفت های حاصل شده در میکروتکنولوژی، به خصوص در زمینه سیستم های میکروالکترومکانیکی باعث قدرتمند تر شدن این روبات ها شده است. به طور مثال میکروسیستم هایی مانند دوربین های ccd-array، حسگرهای کوچک مادون قرمز و نیز ردیاب های کوچک با ظرافت خاصی به سادگی در ساختار این روبات ها جای گرفته اند. ضمن اینکه این روبات ها باید برای عملکرد عالی، دارای دامنه پروازی معادل 10 کیلومتر باشند و محدودیتی برای پرواز در شب نداشته باشند و حداقل یک ساعت در آسمان پرواز کنند. ضمن اینکه سرعت ایده آل برای آنها حدود 70 تا 100 کیلومتر در ساعت است. این پرنده های کوچک روباتی به وسیله ایستگاه های زمینی که به آنتن های مخصوصی برای هدایت آنها مجهز هستند، کنترل می شوند.

فعالیت این روبات ها تنها در عرصه نظامی نیست بلکه قرار است نسل جدید کاوشگران فضا نیز باشند. در واقع سازمان فضایی ناسا به قدرت و توانایی های آنها پی برده است و به منظور استفاده از آنها به عنوان کاوشگر در مریخ از موسسه تحقیقاتی جورجیا، حمایت مالی به عمل آورده است. حشرات روباتی مزیت های بسیار زیادی برای استفاده در امور فضایی برای ناسا خواهند داشت. البته انتومپترها برای استفاده در مریخ باید در اندازه یی بزرگ تر ساخته شوند و پهنای بال آنها هم حداقل یک متر باشد تا بتوانند در اتمسفر مریخ به پرواز درآیند.

این حشرات روباتی پس از وقوع بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و... نیز کاربردی فوق العاده خواهند داشت.

به این دلیل که به کمک اندازه کوچک خود به راحتی بر فراز مناطق آسیب دیده به پرواز درمی آیند و می توانند به مکان هایی که هیچ چیزی نمی تواند در آن نفوذ کند، رفته و به جست وجوی افراد آسیب دیده بپردازند.

از دیگر کاربردهای مهم این روبات های پرنده کنترل ترافیک در شهرهای پرجمعیت است. ضمن اینکه در گشت زنی های مرزی و عملیات های مهم پلیسی بسیار قابل اعتماد هستند.

ظهور این روبات های پرنده موجب کاهش حضور انسان ها در محیط های پرخطر شده و ماموریت های خطرناک به ویژه امدادرسانی در مناطق تخریب شده برعهده این میکروروبات ها خواهد بود.

Populartechnology.com یا روزنامه اعتماد۲/۱۰

مناسب‌ترین روش برای تولید نرم‌افزارهای کوچک

اشاره :
در حقیقت ساختن یک نرم‌افزار فقط نوشتن کدهای برنامه نیست. رویه ساخت نرم‌افزارها مراحل متعددی را دربرمی‌گیرد؛ از جمع آوری نیازهای کاربران گرفته تا طراحی، نوشتن کد و در آخر امتحان نرم افزار. روش تولید نرم‌افزارهای کوچک با نرم‌افزارهای بزرگ متفاوت است و طبعاً رویه تولید نرم‌افزارهای کوچک نیز متفاوت خواهد بود. البته این رویه نباید سنگین و حجیم باشد، باید مستقیماً به تمامی فعالیت‌های لازم برای تولید نرم‌افزاری با کیفیت بالا نظارت داشته باشد و از تمامی رویه‌های آسان و متمرکز استفاده کند. با استفاده از تکنیک‌هایی مفید، از روش‌هایی مانند XP،Scrum و RUP می‌توان رویه‌ای مناسب برای تولید نرم‌افزارهای کوچک به‌وجود آورد. همچنین می‌توان از روش‌هایPSP و TSP نیز که برای تولید نرم‌افزارهای کوچک مناسب هستند استفاده نمود و به‌وسیله این روش‌ها کیفیت و قابلیت‌های نرم‌افزارها را بالا برد و در حداقل زمان ممکن نرم‌افزار را تهیه نمود. این مقاله با بررسی روش‌های جدید و متداول امروزی در تولید نرم‌افزار، بهترین و مناسب‌ترین روش تولید نرم‌افزارهای کوچک را به شما نشان خواهد داد. گفتنی است نوشتار حاضر نتایج تحقیقات من در گروه تحقیقاتی مهندسی نرم‌افزار دانشگاه ساندرلند انگلستان است و آمار و نتیجه‌گیری‌های آن براساس مصاحبه‌های انجام شده با چندین شرکت کوچک و بزرگ تولید نرم‌افزار آن کشور است.


فرایند تولید نرم‌افزار
پیروی از یک رویه منظم تولید نرم‌افزار به تولیدکنندگان نرم‌افزار کمک می‌کند امور مربوط به‌تولید نرم‌افزار را منظم و پروژه را در حداقل زمان ممکن و با کارایی بالایی انجام دهند. در حقیقت یک رویه یا Process از مراحل مختلفی تشکیل شده است. این مراحل فعالیت‌های مربوط به رویه را مشخص می‌نمایند و تعیین می‌کنند که این فعالیت‌ها باید چگونه انجام شوند. پیروی از این مراحل به اعضای پروژه دریابند یاری می‌رساند که چه کاری را چه موقع و چگونه انجام دهند همچنین این کار میان اعضای گروه نیز هماهنگی به وجود میآورد. از آن جایی که منابع موجود و نیازهای کاربران هر نرم‌افزار با دیگری تفاوت دارد، فرایند تولید نرم‌افزارهای گوناگون نیز متفاوت است.

انجمن IEEE رویه یا فرایند تولید نرم‌افزار را این گونه تعریف می‌کند: رویه تولید نرم‌افزار در واقع شامل مراحلی مانند جمعآ‌وری نیازهای کاربران ، طراحی سیستم با استفاده از تحلیل این نیازها و نوشتن کدهای نرم‌افزار با استفاده از طرح نرم‌افزار است. همچنین بر این‌باور است که از آن جایی که کیفیت و بهره‌وری نیروی کار با کیفیت روند تولید نرم‌افزار ارتباط مستقیم دارد، طراحی و مدیریت رویه تولید نرم‌افزار از اهمیت شایانی برخوردار است.

برای طراحی یک رویه تولید نرم‌افزار می توان از روش‌های متفاوتی استفاده نمود و از آن جایی که هر پروژه نرم‌افزاری با دیگر پروژه‌ها متفاوت است، می‌توان گفت که رویه تولید آن پروژه نیز با دیگر پروژه‌ها تفاوت دارد. در واقع می‌توان گفت: انتخاب این روش‌ها رابطه مستقیمی با اندازه گروه در پروژه دارد و نرم‌افزارهای بزرگ و کوچک نیاز به رویه‌های تولید متفاوت دارند.

در ادامه این مقاله روش‌های تولید نرم‌افزارها، به خصوص نرم‌افزارهای نسبتاً کوچک که از گروه‌های تولید نرم‌افزاری کوچک‌تری استفاده می‌کنند، بررسی می‌شوند و مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

روش SCRUM
در روش‌های قدیمی و معمول ساخت نرم‌افزار، طراحان نرم‌افزار معمولاً ابتدا فرض می‌کنند که تمامی نیازهای کاربران سیستم را درک کرده‌اند. اما همیشه نیازهای کاربران سیستم در ابتدا مشخص نیست و کاربران ممکن است در همان مراحل ابتدایی، نیازهای خود را تغییر دهند و این چیزی است که برنامه‌نویسان و طراحان سیستم همیشه از آن شکایت می‌کنند و به دنبال راه‌حلی برای رفع این موضوع می‌گردند. به‌عنوان مثال مدل قدیمی آبشاری (waterfall) را در نظر بگیرید.

این مدل حاوی مشکلات فراوانی است که به صورت مستقیم به غیرقابل ‌انعطاف‌بودن این مدل ارتباط دارد. این مدل مانند یک جاده یک طرفه می‌باشد که وقتی اتومبیل در آن حرکت می‌کند، نمی‌تواند مسیر خود را تغییر دهد و در جهت دیگری حرکت کند. در ابتدای کار کاربر سیستم ممکن است نظراتی در مورد سیستم داشته باشد ولی نمی‌تواند ببیند که سیستم چگونه کار خواهد کرد و در نتیجه ممکن است وقتی که سیستم آماده شد، از ساختار و کارایی آن راضی نباشد و تقاضای تغییر در سیستم را بنماید. در نتیجه اگر بتوانیم کاربر را از ابتدا در جریان ساخت نرم‌افزار قرار دهیم، ممکن است که این مشکل حل شود؛ زیرا می‌تواند نظرات خود را در طول مدت ساخت و قبل از اتمام کار اعلام کنند و در نتیجه از نرم‌افزار تهیه شده راضی باشد.

امروزه یکی از روش‌های تولید نرم‌افزار که به خصوص برای پروژه‌های نرم‌افزاری کوچک مورد استفاده قرار می‌گیرد و توسط بسیاری از اساتید و صاحب‌نظران مورد تأیید قرار گرفته است، روش SCRUM است. با استفاده از این روش که روشی به اصطلاح (iterative تکراری یا چرخشی) می‌باشد، می‌توان نرم‌افزارهای کوچک را با کیفیت بالا تهیه نمود. در این روش که به روش هوشمند یا Agile نیز مشهور است، مدیریت قوی تولید نرم‌افزار وجود دارد که به برنامه‌نویسان اجازه می‌دهد با استفاده از آن در پروژه‌ها به سرعت نرم‌افزار موردنظر را تهیه نمایند. اسم Scrum در حقیقت از بازی راگبی گرفته شده است (در بازی راگبی Scrum تیمی متشکل از هشت نفر است که با همکاری بسیار نزدیک با یکدیگر بازی می‌کنند).


در این روش هر عضو از گروه موظف به درک وظیفه خود در پروژه است و باید یک هدف مشخص را در تمامی مراحل عملیاتی یا فازهای اجرایی دنبال کند. لازم به ذکر است که در Scrum هر فاز عملیاتی سیستم به Sprint مشهور است.

روش Scrum همانند پروسه‌های دارای مرحله برنامه‌ریزی مقدماتی یا Initial Planning است. در این فاز اعضای تیم باید یک نقشه مقدماتی و یک معماری سیستم قابل تغییر به وجود آورند. بعد از این فاز یک سری از Sprintها به صورت مرتب و جزء جزء نرم‌افزار مورد نظر را به وجود می‌آورند. انجام دادن هر Sprint ممکن است از یک تا چهار هفته به طول بینجامد و مجموع این Sprintها نرم‌افزار کاملی را به‌وجود میآورند.

فهرست تکالیف در هر Sprint به Backlog مشهور است که تکالیف تیم عملیاتی در هر Sprint را مشخص می‌کند. این Backlog در هر Sprint بروز می‌شود و هر تکلیف براساس اهمیتی که دارد در فهرست تکالیف تعیین اولویت می‌گردد. هر فرد در گروه یک کار یا تکلیف خاص از این فهرست را به عهده می‌گیرد و موظف می‌شود تا شروع Sprint بعدی آن را به اتمام برساند. وقتی که یک Sprint شروع شد، دیگر انجام هیچ تغییری در تکالیف امکان ندارد و حتی درخواست‌کننده نرم‌افزار نیز حق تغییر یا درخواست نیاز دیگری در نرم‌افزار را نخواهد داشت.

البته درخواست‌کننده می‌تواند از قسمتی از نرم‌افزار که باید در هر مرحله تولید شود بکاهد، اما نمی‌تواند تاریخ تحویل آن قسمت را تغییردهد. شاید بتوان گفت که این کار باعث ایجاد نظم در گروه می‌شود و تاریخ تحویل نرم‌افزار به تعویق نخواهد افتاد. علاوه بر این، در طول هر Sprint گروه موظف است روزانه جلساتی جهت بررسی روند پیشرفت و قابلیت‌های نرم‌افزار داشته باشد که این نیز به هماهنگی بیشتر گروه کمک خواهد کرد. در این جلسات که معمولاً به صورت روزانه است، سه گروه می‌توانند شرکت کنند: گروه تهیه‌کننده نرم‌افزار، مدیریت، و درخواست‌کنندگان نرم‌افزار.

در طول این جلسات مسئول جلسه که اغلب مدیر پروژه است، از تمامی اعضای تیم سه سؤال می پرسد:

1- مسئولیت شما (تکالیف) از جلسه قبلی تاکنون چه بوده است و آیا توانسته‌اید این تکالیف را به اتمام برسانید؟

2- در طول این دوره به چه مشکلاتی برخورده‌اید؟

3- بر طبق فهرست وظایف، مسئولیت شما از حالا تا جلسه بعدی چه خواهد بود؟

مدیر Scrum در حقیقت مسئولیت شناسایی تکالیف محوله به اعضا، بررسی روند تکمیلی ساخت نرم‌افزار، بررسی قابلیت‌های اعضای گروه و فعالیت در راستای کم کردن ریسک در پروژه را داراست.

اما چه تفاوتی بین Scrum و دیگر روش‌های تولید نرم‌افزار وجود دارد؟ در جواب این سؤال باید یادآورشد که در Scrum هر مرحله یا Sprint قسمتی از نرم‌افزار را آماده می کند. در این روش می توان پیشرفت در تولید نرم‌افزار را در هر مرحله به خوبی احساس نمود. علاوه بر این، گروه می‌تواند پس از اتمام هر Sprint تصمیم‌گیری‌کند که آیا می خواهد به کار روی پروژه ادامه دهد یا انجام پروژه مذکور غیرممکن است. روش Scrum وقتی می‌تواند بیشتر مفید باشد که در ابتدای پروژه نیازهای کاربران به صورت دقیق مشخص نباشد و یک گروه کوچک مسئول پروژه نرم افزاری باشد.

نتایج تحقیقاتی که اواخر سال 2005 روی چندین شرکت تولیدکننده نرم‌افزار در کشور انگلستان انجام دادم، نشان‌دهنده این بود که شرکت‌هایی که از Scrum استفاده کرده بودند با حدود چهارصددرصد افزایش در بهره‌وری کار مواجه بودند. البته این رقم در گروه‌های نرم‌افزاری مختلف متفاوت بود و می‌توان گفت عوامل انسانی از جمله مدیر پروژه نقش بسیار مهمی در افزایش یا کاهش راندمان پروژه ها دارند.

شاید این سؤال در ذهن شما به وجود آید که چرا Scrum ممکن است برای تولید نرم‌افزارهای کوچک راه حل خوبی باشد؟ در جواب می‌توان گفت، از آن جایی که در تیم‌های کوچک، اعضای گروه باید از تمامی مسائل پروژه آگاه باشند و در Scrum تمامی مراحل ساخت توسط تمامی اعضای گروه قابل مشاهده است. لذا این روش می‌تواند روش مناسبی باشد.

معایب روش Scram
مزایای استفاده از Scrum بسیار است، اما این روش چند اشکال نیز دارد. از جمله:

1- Scrum روش جدیدی است و با روش‌های مرسوم تفاوت‌های زیادی دارد.

2- برخی از برنامه‌نویسان حرفه‌ای ممکن است از تکالیفی که مدیر Scrum به ایشان می‌دهد راضی نباشند و بخواهند روش قدیمی خود را اجرا نمایند و در صورت اجبار، در روند اجرای پروژه کارشکنی کرده و مشکل‌آفرینی کنند.

3- از آنجا که مدیر Scrum هم از نظر کیفی و هم کمی باید پروژه را مدیریت کند، Scrum نیاز به مدیریت بسیار قدرتمند دارد.

4- Scrum را می‌توان به عنوان روش تولید نرم‌افزار نام برد، اما این روش بیشتر روش مدیریت پروژه هوشمند خوبی است و نمی‌توان آن را به صورت منفرد استفاده نمود و می‌توان گفت برای حصول اطمینان از موفقیت پروژه‌های نرم‌افزاری (به خصوص در سطح کوچک) باید این روش را با روش‌های دیگر ادغام نمود. Scrum را از آن جهت می‌توان روش خوبی برشمرد که روشی تحقیقی براساس تخمین، اولویت‌بندی، عملکرد گروه و بررسی نتایج است که اگر به صورت صحیح مورد استفاده قرار گیرد و قبل از استفاده به صورت کامل آموزش داده شود، می‌تواند راندمان پروژه‌های نرم‌افزاری، به خصوص تولید نرم‌افزارهای کوچک را به صورت بسیار محسوسی بالا ببرد.

روش XP
اشتباه نکنید! منظور از روش اکس‌پی، ویندوزاکس‌پی نیست. اکس‌پی مخفف Extreme Programming یا برنامه‌نویسی سریع می‌باشد که مانند Scrum روشی هوشمند در تولید نرم‌افزار است. در اکس‌پی دو برنامه‌نویس کار را انجام می‌دهند و قبل از اتمام برنامه آن را چندین‌بار امتحان می کنند. اکس‌پی در حقیقت روشی از تولید نرم‌افزار است که براساس آسانی، ارتباط، واکنش و تصمیم‌گیری سریع استوار است. شکل 2 اصول روش اکس‌پی را نشان می‌دهد.

در روش اکس‌پی اعضای گروه (که کاربر سیستم نیز عضوی از آن است) در ابتدا جلسه‌ای تشکیل می‌دهند و اولویت‌های پروژه را مشخص می‌کنند. این گروه ممکن است از چند برنامه‌نویس، امتحان‌کننده نرم‌افزار یا Tester و تحلیلگر سیستم تشکیل شود که با هم از ابتدا تا انتهای پروژه همکاری می‌کنند. معمولاً در اکس‌پی برنامه‌نویسان در گروه‌های دوتایی قرار می‌گیرند و وظیفه تکمیل قسمتی از برنامه را برعهده می‌گیرند و هر دوی این برنامه نویسان در مورد هر کدام از نیازهای کاربران با هم بحث می کنند و قدم به قدم کلاس های برنامه را آماده می‌کنند.

بدین ترتیب که در ابتدا کلاسی را به صورت ابتدایی و بدون هیچ طراحی اولیه به وجود می‌آورند و این کلاس را امتحان می‌کنند. در صورتی که این کلاس فاقد هر گونه اشکال باشد، کد اصلی برنامه را بر آن اساس می‌نویسند. وقتی یکی از برنامه‌نویسان مشغول نوشتن قسمتی از برنامه است، برنامه‌نویس دیگر وظیفه کنترل صحت این کدها را عهده‌دار است و در صورت مشاهده هر گونه اشکال، نویسنده کد را مطلع می‌کند.

مانند Scrum، در اکس‌پی نیز اعضای گروه می‌توانند روند تکمیلی تولید نرم‌افزار را مشاهده کنند و در جریان کار قرار گیرند.اکس‌پی روش مناسبی برای مدیریت پروژه‌های کوچک می‌باشد که از دو تا ده برنامه‌نویس تشکیل شده است. اگر چه اصولاً اکس‌پی هیچ رویه خاص و مراحل پیوسته‌ای را مشخص نکرده اما می توان گفت که اکس‌پی داری چهار مرحله اصلی می باشد:

الف: مرحله زمانبندی پروژه: در این مرحله اعضای گروه با توجه به اندازه نرم‌افزار و کارایی آن برنامه زمانبندی را با هم تنظیم می کنند.

ب: طراحی ابتدایی

ج: نوشتن کدهای برنامه

د: امتحان‌کردن کدهای نوشته شده

مطابق تحقیقاتی که توسط نویسنده انجام شد، مشخص گردید که اکس‌پی در پروژه‌های بزرگ با تعداد اعضای بالای ده نفر اصلاً موفق نخواهد بود و تنها می‌تواند برای پروژه‌های کوچک مفید باشد. دلیل آن را نیز می توان در طبیعت این روش دانست؛ زیرا مستندات چندانی برای نرم‌افزار وجود ندارد و فقط دو نفر یا حداکثر چهار نفر می‌توانند در مورد قسمتی از نرم‌افزار اطلاعاتی داشته باشند. همچنین نرم‌افزار تولیدشده توسط این روش هیچ‌گونه طراحی سازمان یافته‌ای ندارد که این موضوع می‌تواند برای مراحل پس از نصب یعنی تعمیرات و نگهداری سیستم باعث بروز مشکلاتی گردد.

از جمله مزایای اکس‌پی می‌توان به این نکته اشاره نمود که از آن جایی که یک برنامه‌نویس به صورت مستقیم کدهای برنامه را کنترل می کند، می‌توان گفت که کیفیت نرم‌افزار تولیدی بالا می‌رود. همچنین می‌توان گفت از آن جایی که دو برنامه‌نویس با هم کار می‌کنند، آموزش کمتری نیاز است و در نتیجه هزینه تولید نرم‌افزار پایین خواهد آمد. اما این روش مشکلات خاص خود را نیز دارد. مثلاً تصورکنید اگر در یک گروه، یک برنامه‌نویس تمایلی برای کار با برنامه نویس دیگری را نداشته باشد یا در یک روز یکی از دو عضو گروه غایب باشد یا ... در نتیجه چون نمی‌توان با یک برنامه‌نویس به ادامه کار پرداخت، اتمام پروژه با تأخیر مواجه خواهد شد.

طبق نتایج تحقیقات به عمل آمده، وقتی یک برنامه‌نویس در کدهای برنامه به دنبال اشکال می گردد، حداکثر می‌تواند ده تا پانزده‌درصد از اشکالات برنامه را پیدا کند. اما وقتی در روشی مثل اکس‌پی دو برنامه‌نویس با هم کار می کنند و یکی از این برنامه‌نویسان کدها را کنترل می‌کند، بیست تا چهل‌درصد از اشکالات ساختاری برنامه خود را نشان می‌دهد. اما با استفاده از روش‌های PSP و TSP که در ادامه این مقاله توضیح داده می‌شوند حتی می‌توان تا هشتاددرصد اشکالات برنامه (که رقم بسیار خوبی است) را قبل نهایی‌شدن برنامه شناسایی و رفع کرد.

روشRational Unified Process) ‌RUP)

در این بخش یکی از معروف‌ترین رویه‌های تولید نرم‌افزار که توسط شرکت آی‌بی‌ام طراحی گردیده‌است را معرفی می‌کنیم. این روش با نام Rational Unified Process) ‌RUP) در بسیاری از پروژه‌های نرم‌افزاری به کار گرفته می‌شود.
در حقیقت هدف اصلی RUP مطمئن‌شدن از این موضوع مهم است که آیا نرم‌افزار تولیدشده نیازهای کاربرانش را به صورت کامل، با کیفیت بالا‌، در زمان معین و با بودجه مشخص برآورده کرده است یا خیر.

مطابق تحقیقات انجام شده، از آن جایی که RUP به تمامی اعضای تیم، اطلاعاتی مشترک می‌دهد و تمامی اعضای گروه با یک زبان مشترک با هم مرتبط هستند، بازده کاری گروه را بالا می‌برد.

RUP دارای سه جزء اصلی است. جزء اول از مجموع راه‌حل‌های خوب که در رویه می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد تشکیل شده است. جزء دوم همان مراحل تهیه نرم‌افزار است و جزء آخر قسمت‌های تشکیل‌دهنده این رویه می باشد.

‌ ‌ RUP شش راه‌حل خوب که می‌تواند در مراحل مختلف این رویه به ما کمک کند را معرفی کرده است. از آن جمله:

1- استفاده از USE CASEها که می‌توانند در جمعآوری نیازهای کاربران مفید باشند.

2- استفاده از معماری نرم‌افزار قابل تغییر‌ (‌component reuse)

3- استفاده از روش‌های تکمیلی و Iterative برای کنترل بهتر و آسان پروژه نرم‌افزاری‌

4- استفاده از نمودارهای UML

5- کنترل تغییرات در نرم‌افزار

6- کنترل کیفیت نرم‌افزار با توجه به درخواست‌های اولیه کاربران

شکل 3 رویه RUP را نمایش می‌دهد. همان‌طور که در این شکل مشخص شده است چرخه تولید نرم‌افزار به چهار قسمت اصلی تقسیم شده است:

الف: Inception phase یا مرحله آغازین:
در این مرحله اهداف پروژه مشخص شده و درخواست‌های اولیه کاربران تعریف می‌شود. از خروجی‌های این مرحله می‌توان به مدل اولیه Use Case، آزمون ریسک در پروژه و برنامه زمانبندی پروژه اشاره کرد.

ب: Elaboration phase یا مرحله مقدماتی:
در این مرحله نیازهای کاربران تحلیل و بررسی شده و راه‌حل کلی طراحی سیستم ترسیم می‌شود. از خروجی‌های این مرحله می‌توان از مدل کامل شده Use Case، فهرست نیازهای کامل کاربران و طرح کلی سیستم نام برد.

ج: Construction phase:
یا مرحله ساخت و توسعه: در این مرحله نرم‌افزار طراحی شده ساخته می‌شود و به اصطلاح، کد برنامه نوشته شده و قسمت‌های مرتبط به هم ارتباط داده می‌شوند. از خروجی این مرحله می‌توان از نرم‌افزار، راهنمای استفاده از نرم‌افزار و مستندات سیستم نام برد.

د: Transition phase یا مرحله تغییرات:
در این مرحله اگر نرم‌افزار به وجود آمده در مرحله ساخت دچار مشکل شود، مشکل رفع خواهد شد.

تمامی مراحل توسط خطوط عمودی از همدیگر جدا شده‌اند و هر مرحله با یک milestone یا نقطه مهم تمام می‌شود. روش RUP با استفاده از مدل‌های مختلف همچنین مشخص می‌کند چه کسی، چگونه و چه وقت چه کاری را انجام خواهد داد.

همان‌طور که در این قسمت ذکر شد، روش RUP روشی انعطاف پذیر، قابل تغییر و پیشرفته است که می‌تواند در صورت استفاده صحیح، باعث افزایش کارایی و کیفیت نرم‌افزار تولیدی گردد. اما آیا RUP می‌تواند رویه خوبی برای تولید نرم‌افزارهای کوچک باشد؟ در جواب باید گفت که RUP را طوری طراحی کرده‌اند که بتواند برای انواع پروژه‌های نرم‌افزاری در هر اندازه مفید باشد و از آن جایی که از ابزارهای خوبی مثل UML نیز استفاده می‌کند، UML) در گروه‌های کوچک که نرم‌افزارهای کوچک طراحی می‌کنند ابزار مدلی خوبی است) می‌تواند باعث همکاری و هماهنگی بیشتر گروه گردد.

اما همان‌طور که در ادامه این بحث خواهید دید، اگر بتوانیم رویه‌های ساده‌تر را با یکدیگر ادغام کنیم، شاید بتوانیم راه حلی با کارایی بالاتری داشته باشیم.
روش های PSP و TSP
PSP یا Personal Software Process در حقیقت روش تولید نرم‌افزار نیست بلکه روشی است نوین که با ملزم نمودن اعضای گروه پروژه‌های نرم‌افزاری به رعایت اصولی مشخص و استفاده از فرم‌ها و تکالیفی مشخص به آن‌ها کمک می‌کند کارایی و بهره‌وری کاری خود را بالا ببرند. این روش همچنین حاوی تکنیک‌های خوبی برای کنترل، ا‌ندازه‌گیری و تشخیص اشکالات می‌باشد که می‌تواند به شخص (مثلاً برنامه‌نویس) کمک کند تا مثلاً با اندازه‌گیری نرم‌افزار، یادداشت میزان فعالیت روزانه و ساعات هدر رفته، و اشکالات به وجود آمده، مشکلات را حل کند و در نتیجه بهره‌وری خود را بالاتر ببرد. TSP یا Team Software Process مانند PSP است، ولی برای یک تیم طراحی شده و با طرح روش‌های منظم جهت کنترل و جمع‌آوری اطلاعات روزانه به اعضای تیم کمک می‌کند تا کارایی خود را بالا ببرند.

راه‌حل‌های پیشنهادی
تا این قسمت با برخی از روش‌های تولید نرم‌افزار آشنا شدیم. اگر دقت کنید تمامی این روش‌ها و رویه‌ها می‌توانستند برای تولید نرم‌افزارهای کوچک مورداستفاده قرار گیرند، اما در ادامه مقاله با چند روش‌ جدید آشنا خواهید شد که در چندین گروه نرم‌افزاری کوچک مورد آزمایش قرار گرفته‌اند و در تمامی موارد بازدهی درخور داشته‌اند. در واقع نمی‌توان گفت تمامی روش‌های زیر روش‌های جدیدی هستند، بلکه برخی از آن‌ها از ادغام روش‌های بالا به وجود آمده‌اند.

روش RUP + Scrum
همان‌طور که قبلاً اشاره شد، روش Scrum روشی آسان برای تولید نرم‌افزار است که مدیریت پروژه و نظم موجود در آن می‌تواند بسیار کارگشا باشد. حال تجسم کنید که روش RUP را اجرا و قسمت‌هایی از Scrum را در آن ادغام کنیم. پس از این کار متوجه خواهید شد که روش RUP می‌تواند از مدل Scrum کمک بگیرد و با ادغام این دو می‌توان پروسه‌ای منظم برای تولید نرم‌افزارهای کوچک سازماندهی کرد. اما همان‌طور که می‌دانید نمی‌توان دو رویه ناهمگون را با هم ترکیب نمود. آیا RUP و Scrum با هم شباهت‌هایی دارند؟

همان‌طور که قبلاً بیان شد، هر دو رویه ساخت نرم‌افزار روش حلقه‌ای تکرارکننده یا Iterative را خط مشی خود قرار داده‌اند(البته در RUP تعریف بهتر و کامل‌تری از Iterative شده است). در Scrum تعریف نیازهای کاربران توسط اعضای تیم انجام می‌پذیرد، اما در RUP تنها یک شخصRequirement Engineer) یا مهندس مسئول نیازهای کاربران) است که این مسئولیت را برعهده دارد. در زمینه مدل سیستم اگر چه Scrum مسئولیت انجام این کار را به تمامی اعضای گروه داده است، اما هر دو روش از مدل UML پشتیبانی می‌کنند و استفاده از آن را پیشنهاد می‌دهند.

ضمناً هر دوی این روش‌ها روش‌های هوشمند و Iterative هستند که مدیریت و اندازه گیری کیفیت نرم‌افزار در تمامی مراحل این رویه‌ها به خوبی دیده می‌شود. همچنین هر دوی این روش‌ها انجام تغییرات را در طول پروژه مجاز می‌دانند. البته همان‌طور که در قسمت Scrum توضیح داده شد، این روش تغییرات را در طول مراحل Sprint مجاز نمی‌داند، اما مدیر Scrum می‌تواند تغییرات درخواستی توسط کاربران را جمعآوری و در جلسه بعدی مطرح نماید.

به تازگی RUP نیز ابزارهای جدیدی مانند RUP Builder و RUP modeller را عرضه کرده که به مدیران پروژه‌ها اجازه می‌دهد تا برخی از اصول Scrum را درRUP اجرا کنند. در نتیجه این دو پروسه تولید نرم‌افزار می‌توانند به کمک بیایند و روشی مناسب برای تولید نرم‌افزارها به‌خصوص در اندازه کوچک باشند.


روش RUP + XP
روش دومی که مورد آزمایش قرار گرفت، تلفیقی بود از اکس‌پی و RUP. ولی می‌توان گفت ادغام این دو رویه بسیار متفاوت است.

RUP رویه‌ای بسیار سنگین و اکس‌پی روشی بسیار سبک است. می‌دانید که RUP را می‌توانیم تقریباً برای تمامی نرم‌افزارهای کوچک و بزرگ به کار برد. اکس‌پی نیز همانند RUP براساس Iterationها یا مراحل پیوسته مانند تحلیل، طراحی و امتحان نرم‌افزار استوار است.

از آن جایی که RUP و اکس‌پی از اساس با هم تفاوت‌های زیادی دارند و اکثراً تصور می‌کنند که RUP راه‌حلی برای تولید نرم‌افزارهای بزرگ و اکس‌پی برای تولید نرم‌افزارهای کوچک است، ممکن شما هم تصور کنید که استفاده همزمان از هر دوی این روش‌ها کاردرستی نیست.

اما مطابق تحقیقات انجام شده به نظر می‌رسد که برای تولید نرم‌افزارهای کوچک روشی بین RUP و اکس‌پی نیاز است.در نتیجه با اضافه‌کردن برخی از تکنیک‌های اکس‌پی به RUP می‌توان به رویه‌ای مناسب‌تردست یافت. قبلاً نیز محققانی روی RUP کار کرده‌اند تا آن را برای پروژه‌های کوچک مناسب سازند. مثلاً در سال 2000 یک نسخه از RUP به نام dX معرفی گردید که RUP مختصر شده‌ای بود. برای نرم‌افزارهای کوچک (که اعضای پروژه اغلب در یک محیط کار می‌کنند) اکس‌پی می‌تواند روشی بسیار خوب باشد، اما اگر اعضای تیم پراکنده باشند و سیستم بخواهد توسعه یابد، اکس‌پی قادر به جوابگویی نیست و می‌توان گفت که با استفاده از قسمت‌هایی از روش قدرتمند RUP می‌توان به اکس‌پی کمک نمود.

برای تلفیق این دو روش تصورکنید که پروژه‌ای شروع شده است. در مرحله Inception یا آغازین می‌توان از تکنیک‌های اکس‌پی در زمینه برنامه‌ریزی زمانی و جمع آوری نیازهای سیستم استفاده نمود. البته نمی‌توان گفت که همیشه این دو روش با هم سازگار هستند. مثلاً در اکس‌پی مرحله‌ای به نام طراحی یا Design Phase وجود ندارد. در صورتی که RUP یک مرحله مجزا برای این قسمت دارد.

روش Iterative Process
شاید به نظر برسد که در پروژه‌های کوچک، اعضای گروه نیاز کمتری به ارتباط با یکدیگر دارند. اما از آن جایی که در این گونه پروژه ها ارتباط بین اعضای تیم و کاربر نزدیک‌تر است و عوامل خارجی نیز نقش مهمی را در پروژه‌ بازی می‌کنند، در این پروژه‌ها نیاز به ارتباط بین اعضای تیم محسوس به نظر می‌رسد. همچنین اگرچه پروژه‌های نرم‌افزاری کوچک طبیعتاً نیاز به نوشتن کدهای کمتری دارند و ممکن است به چند مدیر نیاز نداشته باشند اما مانند پروژه‌های بزرگ باید نرم‌افزاری با کیفیت بالا ارائه دهند. در نتیجه می‌توان گفت که روشی برای تولید نرم‌افزار کوچک مناسب‌تر است که تمامی موارد مذکور را در نظر بگیرد و اجرا کند.

رویه Iterative یکی از این روش‌ها است. با استفاده از این رویه دو نوع محصول به نام‌های Actual و by-product تولید می‌گردد. در واقع محصولاتی که در موفقیت پروژه نقش اساسی بازی می‌کنند، Actulas و آن دسته که به وجود آمدن Actualsها کمک می‌کنند را By-Product می‌گویند (مثلاً طرح اولیه سیستم). در این مدل هر عضو از گروه مسئول انجام‌دادن قسمتی از کار می‌شود و این مدل شامل هشت مرحله یا فاز است.

اولین مرحله این رویه جمعآوری اطلاعات از کاربر است. در مرحله بعدی سیستم به صورت جامع تحلیل و آنالیز می‌گردد تا اعضای تیم با مدل کلی سیستم آشنا گردند. سپس در مرحله تحلیل، نرم‌افزار به صورت کلی مورد بررسی قرار می‌گیرد و پس از آن که مرحله معماری سیستم نام دارد، اجزای تشکیل‌دهنده سیستم مشخص می‌شوند و کارایی‌های سیستم مشخص می‌گردند. در مرحله طراحی تمامی اجزای سیستم طراحی می‌شوند و در مرحله بعد کدهای سیستم نوشته می‌شود.

وقتی این مرحله تمام شد و کدهای سیستم نوشته شد، اعضای تیم در فاز جمع‌بندی کدهای سیستم را با توجه به مراحل اول تا پنج مرور می‌کنند. در مرحله آخر نیز اعضای گروه را امتحان می‌کنند تا اولاً نیازهای کاربران را تأمین کرده باشد و ثانیاً فاقد هرگونه اشکال باشد. اگر نرم‌افزار فاقد اشکال باشد، رویه تولید نرم‌افزار به آخر خواهد رسید. در غیر این صورت، اعضای گروه به دنبال منبع مشکل در مراحل قبلی می‌گردند و مجدداً رویه را از آن جایی که فکر می‌کنند باعث بروز اشکال شده است، ادامه می‌دهند.

نتیجه گیری
برای دستیابی به موفقیت در پروژه‌های نرم‌افزاری، اعضای گروه باید از یک رویه یا روش مشخص پیروی کنند. اما برای پروژه های کوچک (برای تولید نرم‌افزارهای کوچک) این رویه باید ساده و آسان باشد. اضافه براین، برای دستیابی به موفقیت در پروژه‌ها تنها داشتن یک رویه آسان و کارا کافی نیست بلکه مدیران پروژه‌های نرم‌افزاری باید به این نکته توجه کنند که اعضای گروه در موفقیت پروژه‌ها از اهمیت شایانی برخوردار هستند و باید در انتخاب این افراد حداکثر دقت را مبذول نمود. در ضمن موقع انتخاب یک رویه مناسب باید اندازه نرم‌افزار را معین نمود و براساس نیازهای کاربران پروسه تولیدی را طراحی کرد. برای تعیین رویه‌ای مناسب در تولید نرم‌افزارهای کوچک باید دقت داشت که این رویه باید بسیار ساده باشد تا به اعضای تیم کمک کند به‌راحتی مراحل تهیه نرم‌افزار را ادامه دهند.

از جمله این رویه‌های ساده می‌توان از Scrum نام برد. Scrum یک تکنیک مدیریت پروژه است که می‌تواند به تیم‌های نرم‌افزاری کوچک که روی پروژه‌های کوچک نرم‌افزاری کار می‌کنند کمک کند راندمان و کارایی بالاتری در کار داشته باشند. اما اگر این روش‌ها را با روش‌های مناسب دیگر ادغام کنیم، می‌توانند بیشتر مفید واقع گردند.

پس از Scrum، روش اکس‌پی توضیح داده شد و به عنوان بهترین راه برای تولید نرم‌افزارهای کوچک از آن نام برده شد. اما این روش به تنهایی کارایی چندانی نخواهد داشت. سپس RUP که می‌تواند در تمامی پروژه‌ها استفاده شود تشریح شد و در ادامه سه روش مناسب برای تولید نرم‌افزارهای کوچک ارائه گردید. اما همان‌طور که بحث شد، داشتن یک روش مناسب به تنهایی نمی‌تواند ضامن موفقیت در پروژه باشد، بلکه انتخاب منابع انسانی مناسب و با تجربه می‌تواند راه را برای موفقیت پروژه‌های نرم‌افزاری هموارتر سازد.

توسط: امین صفائی‌
منبع:http://karasfonline.blogsky.com/  یا ماهنامه شبکه

ایا به پیری فکر کرده اید؟

متولدین دهه شصت بدانید
پیری سختی در انتظارتان است
تصور کنید متولدین سال‌های نخستین دهه شصت به سن پیری برسند. برای من که در سال 1360 متولد شدم تصور چنین روزی بسیار وحشتناک است.


عکس: رهام وزیری
هفت سال اول عمرم با جنگ گذشت. هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم، روزهایی را که صدای آژیر قرمز به گوش می‌رسید و مادرم هراسناک دست من را می‌گرفت تا به پناهگاهی برساند. هفت سال را زیر موشک‌ صدای شکسته شدن «دیوار صوتی» در شهر کوچکمان سپری کردم.سال 67 بود که وارد دبستان شدم. هنوز جنگ تمام نشده بود. چند روزی به دبستان می‌رفتم و چند هفته‌ای به خاطر ناامنی مدارس از طریق شبکه یک به ما آموزش مجازی می‌دادند، برخی روزها که سرکلاس نشسته بودیم معاون مدرسه هراسناک از پشت بلندگو فریاد می‌زد تا همه دانش‌آموزان و معلمان به پناهگاه روی آورند. بیش از پانصد نفر دانش‌آموز 7 تا12 سال با ترس و لرز هجوم می‌آوردیم به پناهگاه‌ها که آن روزها یکی از قسمت‌های اصلی مدارس شده بود. متولدین آن سال‌ها را اگر امروز ببیند همه پرخاشگر، عصبی و کم حوصله‌اند آنهایی که شانس یارشان بود، خود را از باتلاق بیرون کشیدند و آنهایی هم که هیچ شانسی نداشتند به گروه نسل سوخته پیوستند.
به غیر از مشکلات جنگ متولدین دهه 60 باید در کلاس‌های شلوغ 40 تا 50 نفری درس می‌خواندند. یک معلم بود و 50 نفر دانش‌آموز.
وارد دبیرستان شدیم. کشور در مرحله سازندگی قرار داشت. روزهای بعد از جنگ را می‌گذراندیم.


عکس‌ها: شهرام شریف


 تازه در آن دوران پس از 13 سال از انقلاب دولتمردان به دنبال پی‌ریزی سیستم‌های آموزش مناسب بودند. نظام جدید نامی است که از آن دوران به یادگار مانده است. باید برای ورود به دبیرستان یک سیستم آموزش «قدیم»، «جدید» را انتخاب می‌کردیم. وارد نظام جدید شدم. باز هم کلاس‌های شلوغ، باز هم همان افراد قدیمی را در کلاس‌ها می‌توانستم ببینم. آنهایی که اهل درس نبودند به گرفتن سیکل قانع شدند و مابقی به امید یافتن لقمه نانی درس را ادامه می‌دادند. خواندن درس ارزش بسیار زیادی داشت. پدر خانواده با سختی تمام کار می‌کرد تا فرزندش در بهترین شرایط درس بخواند. دوران دبیرستان هم گذشت. در آن روزگار (دهه 70) مدارس غیر انتفاعی و نمونه دولتی تازه مد شده بود. افرادی که می‌توانستند به دبیرستان‌های غیر انتفاعی بروند از کلاس‌های 10 نفر بهره‌مند بودند، اما مابقی می‌باید در همان کلاس‌های 50 نفره به ادامه تحصیل می‌پرداختند تا در حساس‌ترین مقطع زندگی‌شان خود را برای شرکت در کنکور پیش دانشگاهی آماده کنند.باید برای ورود به پیش دانشگاهی کنکور می‌دادیم. متولد دهه 60 (سال‌های نخستین) از بین هزاران نفر به عنوان دانش‌آموز پیش دانشگاهی انتخاب می‌شد تا بتواند از بین هم سن و سالانی که تعدادشان کم نبود به ادامه تحصیل بپردازد.پس از طی پیش دانشگاهی نوبت به کنکور دانشگاه رسید. این بار رقابت بین بیش از 5/1میلیون نفر بود. در دانشگاه قبول شدم.
برای یک متولد سال‌های 60 و 61 پس از ورود به دانشگاه اشتغال مهمترین موضوع بود. اکنون آنها به سن اشتغال رسیده‌اند. همین مشکل بیکاری که دولتمردان از آن یاد می‌کنند مربوط به جوانان متولد سال‌های 60 تا 65 است. این افراد اکنون سنی بین 20 تا 26 سال دارند. عمده آنها بیکارند. از نظر عصبی وضعیت مناسبی ندارند. تغدیه‌شان نامناسب است. فقط به فکر لقمه‌ای بخور نمیر هستند. قصد ازدواج ندارند. از جامعه طلبکارند.


وای به روزی که این افراد به سن پیری برسند. پیری، متولدین دهه 60 بسیار وحشتناک خواهد بود. در کودکی پزشک اطفال نداشتیم در پیری هم پزشک سالمند نخواهیم داشت. اکنون که جوانیم روزگارمان سخت‌تر از هر سختی، وای به روزی که در سن پیری تک و تنها بدون همسر و فرزند در قرن بی عاطفگی به امید اینکه سوار بر اتوبوس شویم و جوانی جایش را به ما دهد ‌زندگی می‌کنیم؛ البته اگر جوانان آینده چنین معرفتی را به ارث ببرند.ای کاش هیچ‌گاه به سن پیری نرسیم. روزگار کابوس مانندی در انتظارمان است. بیماری، تنهایی، بی پولی، ناتوانی و جان کندن.
تصور کنید متولدین سال‌های نخستین دهه شصت به سن پیری برسند. برای من که در سال 1360 متولد شدم تصور چنین روزی بسیار وحشتناک است.

دنیای اقتصاد۱/۱۰

فن‌آوری اطلاعات در هندوستان

تحلیل اکونومیست از:
اکثر خارجی‌ها از شهر مایسور دیدن می‌کنند تا مکان‌هایی را ببینند که نشان‌دهنده شکوه سلطنتی است.


اما این شهر که در جنوب بنگلور قرار دارد، مکان مناسبی برای مشاهده مظاهر قدرت مدرن هندوستان است. در یکی از حومه‌های آن محوطه دانشگاهی مجلل با ساختمان‌های فوق مدرن قرار دارد؛ یعنی مرکز جهانی آموزشی که یکی از بزرگ‌ترین مراکز آموزشی شرکت‌های جهان است. این مرکز توسط شرکت‌ اینفوسیس، شرکت پیشتاز در خدمات فن‌آوری اطلاعات (آی تی) اداره می‌شود.
با دیدار از این مرکز تصور خواهید کرد برای صنعت آی‌تی هندوستان آسمان محدود است. به ندرت صنعتی به این سرعت رشد کرده است. صنعت آی‌تی در ده سال گذشته نرخ رشد سالانه نزدیک به 30درصد داشته است، با درآمد کنونی نزدیک به 50میلیارد دلار، یعنی حدود 4/5درصد از تولید ناخالص داخلی هندوستان. اما برخی در هند نگران شده‌اند که این صنعت در مسیر سقوط قرار گرفته است. تحلیل‌گران می‌گویند شرکت‌های پیشتاز در این صنعت یعنی خدمات کارشناسی تاتا، شرکت اینفوسیس و شرکت ویپرو، باید الگوهای کسب و کار خود را همان‌طور که این صنعت بالغ می‌شود با آن هماهنگ کنند.
واژه «آی‌تی» همواره در صنعت آی‌تی هند واژه بی‌مسمایی بوده است. اکثر بیش از 6/1میلیون کارمند این صنعت جلوی رایانه‌های خود می‌نشینند، برای شرکت‌های غربی نرم‌افزار می‌نویسند، از راه دور رایانه‌های آنها را کنترل می‌کنند و به طور الکترونیکی برخی از فعالیت‌های آنها را اداره می‌کنند. اما این کسب و کار عمدتا در مورد افراد و فرآیندها است. ماهیت شرکت‌های آی‌تی هند توانایی آنها در هدایت نیروی کار فراوان محلی برای عرضه خدمات با کیفیت بالا است.
برای مثال، یکی از ابداعات آنها گرفتن طرح‌های تولید و به کار بردن آنها در خدمات است و این کار با ایجاد یک زنجیره عرضه انسانی پیشرفته انجام می‌شود. گیریش پارانجیپ، رییس شاخه مشاوره شرکت ویپرو می‌گوید، آنها بر گواهی و پیشرفت مداوم تمرکز کرده‌اند. این امر باعث شده است برای برنده شدن در این کسب و کار بهتر از رقبای غربی خود عمل کنند. اکنون شرکت‌های هندی بیشتر از شرکت‌های آمریکایی در زمینه توسعه نرم‌افزار به استانداردهای بالاتر بین‌المللی دست یافته‌اند.
همه اینها شرکت‌های هندی را قادر کرده است تا از موقعیت نادر، اگر نگویم منحصربه‌فرد بازار سود ببرند.
در سوی تقاضا شرکت‌های غربی نیازمند کاهش هزینه‌ها بودند اما سیستم‌های کامپیوتری آنها نیازمند نیروی کار انسانی فراوان بود. در سوی عرضه، لشگری از مهندسان آموزش‌دیده انگلیسی‌زبان بود که فقط خواهان کسری از حقوق مهندسان غربی بودند.
اتصالات فیبر نوری هر دو سو را در کنار هم قرار داد و نرخ مطلوب ارز این اتصال جهانی را جذاب‌تر کرد. مشتریان به دلار پرداخت می‌کردند و حقوق کارمندان به روپیه پرداخت می‌شد.
کایران کارنیک، رییس در حال کناره‌گیری شرکت ناسکام، گروه تجاری صنعت آی‌تی می‌گوید: در نتیجه این کسب‌و‌کار «کم‌خطر و با سود جانبی بالا» بود. برای افزایش فروش، شرکت‌ها باید بدون توجه زیاد به بهره‌وری افراد بیشتری را استخدام می‌کردند، در نتیجه رشد درآمد با رشد نفرات مرتبط بود.
بنابراین چرا نگرانی وجود دارد؟ سودین آپته، از دفتر مشاوره فورستر ریسرچ می‌گوید: صنعت آی‌تی هند با تهدیدهای بسیاری روبه‌رو است و باید خود را احیا کند.
جدیدترین شکل افزایش سریع ارزش روپیه در برابر دلار در ماه‌های اخیر است.
روپیه از ارزش پایین خود در اواسط سال 2006، 16درصد افزایش یافته است. این امر برای شرکت‌های آی‌تی هند که بیشتر فروششان در آمریکا است، بدهی بیشتر از آنچه دارایی بزرگ برای آنها به بار آورد، به وجود آورده است. انرژی بالای روپیه مشکلات ساختاری دیگری را نیز به وجود آورده است. این مشکلات به سه مقوله تقسیم می‌شوند.
1 - نخست مشکلات شناخته شده است. یکی از این مشکلات زیربنای اقتصادی مسدود و ناکافی هند است.
کارگران در بنگلور چهار ساعت در روز را در ترافیک سپری می‌کنند. مشکل دیگر معافیت‌های مالیاتی است که به عنوان یارانه به این صنعت اختصاص داده شده است و برخی از آنها در سال 2009 منقضی می‌شوند. کمبود فزاینده افراد با استعداد نیز وجود دارد. مدارس مهندسی هند هر سال 200000 دیپلم اعطا می‌کنند و 250000 فارغ‌التحصیل لیسانسه دارند، اما تنها نیمی از آنها مناسب استخدام در صنعت آی‌تی هستند. کارکنان برای دستمزد بیشتر شغل خود را تغییر می‌دهند و دستمزدها 15-10درصد در سال افزایش می‌یابد. دستمزد کارمندان ارشد هند به زودی به سطح دستمزدهای کارمندان ارشد غربی خواهد رسید.
2 - رقبایی در حال شکل گرفتن هستند. صنایع آی‌تی در دیگر نقاط جهان مثل اروپای مرکزی، ممکن است هرگز به اندازه صنعت آی‌تی هند نشوند، اما هنوز می‌توانند قراردادهای با ارزشی را به دست آورند. در این میان شرکت‌های خارجی آی‌تی شرکت‌های تابعه هندی خود را تقویت کرده‌اند. در سال 2002، شش شرکت بزرگ آی‌تی شامل آسنچر، ای‌بی‌ام و اچ‌پی روی هم رفته کمتر از 10000کارمند در هند داشتند. اکنون نیروی کار هندی این شرکت‌ها بیش از 150000نفر است.
این امر آنها را قادر می‌کند در حالی که از نام‌های تجاری قوی‌تر خود و فرصت‌های بین‌المللی استفاده می‌کنند، با شرکت‌های هندی از نظر اندازه و هزینه رقابت کنند.
3 - سومین مقوله نگرانی در مورد تهدیدهای آینده است. در کوتاه‌مدت کاهش هزینه‌های آی‌تی نگران‌کننده خواهد بود؛ زیرا اقتصاد آمریکا تضعیف شده است. در بلندمدت شرکت‌های هندی باید با تغییرات تکنولوژی هم جهت شوند. بسیاری از خدماتی که اکنون ارائه می‌دهند، سرانجام خودکار خواهد شد. این امر هم‌اکنون نیز در حال رخ دادن است.
مثلا در آزمایش نرم‌افزار، شرکت‌های غربی به طور فزاینده از عرضه‌کنندگان هندی می‌خواهند کاری بیشتر از کنترل سیستم‌ها انجام دهند، آنها برای یافتن راه‌حل‌های جدید در مورد مشکلات کسب‌و‌کار از شرکت‌های هندی کمک می‌خواهند و این کاری است که شرکت‌های هندی اندکی می‌توانند انجام دهند.

دنیای اقتصاد۱/۱۰